مناجات با امام زمان (عج)
یک شب رسد که شام فراقت سحر شود خورشید عارضت، ز حرم جلوهگر شود با طـول غـیـبـتـت، نشـود کـم امیــد ما این روزگــار تلخ، زمــانـی به سـر شود گردد ز کعبه، بانگ انا المهدیات بـلند یــکدم جــهــان ز آمدنت با خــبـر شود آیا شود که بگذرد این روزگــار تلــخ؟ آری شود، ولیک، به خــون جگــر شود از گــریــۀ زیــاد، شود اشکِ دیـده کـم زین گــریــه، اشــک دیدۀ ما بیشتر شود روزی به بحر رحمت حق، غرق میشوم کـاین سیـنه پیش تیــر بــلایت سپـر شود آمینی از تو، کــار هــزاران دعـا کــند دستی گــشا، و گــرنـه دعــا بی اثر شود تا بشکنیــم، فـرق بتــان را، خلیــل وار هر مشت ما به روزظهــورت، تبــرشود پــروانــهوار دور سرت گــردد آسمـان خــورشید بر تو پــرچم فتح و ظـفر شود یک عمر با دعــای فـرج زنده ماندهایم میـثم دعا کن این شب هجران سحر شود |